بوروکراسی، ساختاری است که در آن، شخص به راحتی از عواقب اقداماتش جدا میشود.
نسیم طالب
امروز تست کرونای بوریس جانسون مثبت شد. جاهایی نوشته شده بود الان سیاست مداران هم «پوست در بازی» دارند. ولی به نظرم تعبیر نامناسبی است. پوست سیاست مداران در دنیای مدرن کلفتتر ازین حرف هاست.
«پوست در بازی» کتاب پنجم نسیم نیکولاس طالب است. سال پیش به همت سعید رمضانی و هادی بهمنی ترجمه شد و به بازار آمد. اینجا 72 صفحه آن به رایگان گذاشته شده است تا بخوانید و لذت ببرید..

ایده اصلی «پوست در بازی» این است:
اگر کاری را انجام میدهیم، همان طور که از منافعش بهره مند میشویم، باید ضرر هایش را هم به جان بخریم.
اگر مشاور حقوقی یک پرونده هستید، حقوق شما بسته به این دارد که پرونده در کمترین زمان ممکن و با بهترین نتیجه خاتمه یابد تا دستمزد و پاداش بگیرید. اما انگار در دنیای مدرن این را اشتباه فهمیدهایم. پرونده هر چقدر پیچیده تر، دستمزد بیشتر. کسی که از بغرنج شدن شرایط منفعت کند، آن را خاتمه میدهد؟
الان در باب بسته های حمایتی و سیاستی اقتصادی مختلف بحث های بسیاری به پاست. اگر تمام این اقدامات به یک بحران اقتصادی شدید بینجامد، کدام یک از سیاستمداران، با فیش حقوقی صفر روبرو خواهند شد؟
در اعصار گذشته، اگر پادشاهی قصد کشورگشایی و فتح و فتوحات داشت، خود جنگاوری بزرگ بود و در صف مقدم لشکر را هدایت میکرد. الان بزدلی در واشنگتن مینشیند و سربازان و خانواده هایشان باید تاوان اعمال آقای رییس را بدهند.
یا برگردیم به قانون حمورابی:
اگر خانه ای در اثر کم کاری بنا فرو ریزد و پسر بزرگ خانه کشته شود، پسر بزرگ بنا هم باید اعدام شود. تقارن در عمل و نتیجه. هیچ کس از نتایج کار هایش جدا نمی شود.
در کل کتاب خوبی است و پشیمان نمیشوید از خواندنش.
و راجع به این روزها
سیاست مداران بنا به ویژگی های شغلی خود، فاصله گذاری اجتماعی کمتری دارند و خب این هیچ ربطی به سیاست های مربوط به کرونا و گیر بودن پایشان ندارد. کیت تشخیص و تیم پزشکی همواره در دسترس است و هیچ وقت قرار نیست راجع به کمبود ونتیلاتور خود فکر کنند. این تصمیم گیری ها هم شاید پیچیدگی های بیشتری برایشان داشته باشد ولی در کل بهای چندانی نخواهند پرداخت.
مگر این که فردا روزی بوریس جانسون به روی صحنه بیاید و ادعا کند که بلی من شرافتمندم و «پوست در بازی» دارم به همین جهت در راستای مصونیت جمعی قدم برداشتم و خودم را به ویروس آلوده کردم.

“اگر تمام این اقدامات به یک بحران اقتصادی شدید بینجامد، کدام یک از سیاستمداران، با فیش حقوقی صفر روبرو خواهند شد؟”
در یک فضای سیاسی که مفهومی تحت عنوان انتخابات وجود نداشته باشد حرف شما درست در می آید ولی سوال اینجاست “اگر تمام این اقدامات به یک بحران اقتصادی شدید بینجامد، کدام یک از سیاستمداران باقی خواهند ماند، که با فیش حقوقی صفر روبرو شوند؟”
بلی این برای یک فرد شاید تحت شرایطی درست باشد و آن هم زمانی که مطمئن از تقارن جواب ساختار انتخاباتی باشیم.
در بحران 2008 با پول مالیات دهندگان، شرکت های بزرگ نجات داده شد. کدام سیاست مداری هزینه اش را پرداخت؟
“در بحران ۲۰۰۸ با پول مالیات دهندگان، شرکت های بزرگ نجات داده شد”
بعد از این کار همون مالیات دهندگان عوض اینکه بشینن توی خونه سماق بمکن دوباره برگشتن سر کار و درآمدشون پول مالیات دهندگان رو نمیخواهیم که بزاریم طاقچه نگاهش کنیم به شخصه ترجیح میدهم بهنام 2000 تومن از این یکی جیبم برداره ولی 2500 تومن بزاره توی اون یکی جیبم من ترجیح میدم به جای اینکه سرم یکمی برسه به آسمون پاهام یکمی روی زمین قرص باشن
در مورد شرکت ها باید عرض کنم که کل کتاب راجع به همینه که افراد رو از نتایج کارشون جدا نکنیم، اگر بانک و موسسه مالی خود عامل بحران بوده، باید عواقب تصمیماتش رو بپذیره.
سیستم ها هم با حذف کردن یاد میگیرند. باعث بهبود وضع کلی خود میشوند.
در ضمن همان حمایت ها باعث شد تا الان بسیاری از شرکت ها کاسه گدایی خودشون رو ببرند دم دکان دولت.
بلی دولت 2000 تومانی که شما با آن یک نان و دو گردو میخریدید را از شما میگیرد و حتی 3000 تومان به شما میدهد تا نصفه نانی تهیه کنید 🙂