در بررسی پدیده های اقتصادی، مساله مهمی به نام «متغیر حذف شده» وجود دارد. بدین معنا که اگر میزان ریسک ابتلا به سرطان با تعداد فندک های خانوار رابطه مستقیم افزایشی را نشان دهد، آیا میتوان استدلال کرد که داشتن فندک موجب بروز سرطان میشود؟ چنین نتیجه ای تا چه حد صحیح است؟ آیا احتمالا نباید تعداد مصرف سیگار افراد را در نظر گرفت؟
در چنین پژوهشی باید اثر تمام متغیر های دیگر را مورد بررسی قرار دهیم. بدین صورت که اگر با افزایش تعداد فندک های خانوار و ثابت بودن میزان سیگار مستعمل، احتمال ابتلا به سرطان افزایش یابد، در این صورت شاید بتوان گفت علت فندک است.
یا شاید بتوان میزان افزایش درآمد افراد را با بالا رفتن سطح مدرک دانشگاهی آنان مد نظر قرار داد. آیا مدرک دانشگاهی میتواند شاخص خوبی برای نمایان کردن سطح مهارت فرد جهت درآمد زایی باشد؟
معمولا برای کشف چنین خطایی در پژوهش های اقتصادی، از روش های خاص اقتصاد سنجی و آماری استفاده میشود. اما قبل از آن در زندگی روزمره، چقدر از استدلال هایمان چنین اند؟