ازین پس در قسمت گزینگویه، جملات کوتاهی را که به نظرم میتواند شروع فکر کردن ما درباره موضوعات اقتصادی را رقم بزند، قرار خواهم داد.
طبق مشاهده و تجربیات من، در فضای آکادمیک اقتصادی ایران، فضایی مُرید و مرادی بین مکاتب و عقاید مختلف برقرار است. یعنی گاهی یک وضعیتی حاصل میشود که حیران میمانی اینجا جنگ هندوها و مسلمین است یا مباحثهای علمی و خاکستری دیدن جهان.
من هم تا حد توان در هنگام نشست و برخاست با عزیزان، سعی میکنم چُرتِ شان را پاره کنم.

به عنوان مثال الان یک دانشجوی زرنگِ اقتصاد در بهترین دانشکده اقتصاد ایران، نمیتواند بیاید و ایشان را متهم کند به این که (متداول ترین نوع استدلال در دانشکده های اقتصاد):
« گربه دستش به گوشت نمیرسید، می گفت بو می ده».
چون این دانشجوی زرنگ نگاهِ سلسله مراتبی به کسب دانش دارد، وقتی میبیند که ای دل غافل، این فرد در هارواردی درس خوانده که اگر جواب ایمیلش را بدهند، خر کیف شده و چند هفته در پوست خود نمیگنجد، پس ساکت میشود. اما اگر یک اقتصاددان ایرانی این حرف را زده بود، انواع اقسام ناسزا ها را نثارش کرده بود.
در پایان بگویم که به کلمه «پیشبینی» دقت بیشتری شود.
ممنون که در وبسایت ام نظر گذاشته بودید.قلم خوبی دارید.این مطلب هم که با چاشنی طنز آمیخته شده ،برایم جالب بود.
خواهش میکنم:)
ممنون از وقتی که گذاشتید
[…] گُزینگویه | پیشبینی اقتصادی […]