پیش نوشت:
میتوانید قبل از خواندن مطلب زیر، مطالب قبلی مجموعه «علم خدا و خرما» را بخوانید:
اصل مطلب:

«مشارکت شهروندان یک کشور در نحوه حکمرانی» یک کالای عمومی محسوب میشود.
اگر مطلب قبلی را خوانده باشید گفتیم که تولید کالای عمومی جزو وظایف دولت هاست. خب چرا دولت های دموکراتیک، مشارکت مردم در امورحاکمیتی را ترجیح میدهند؟

احتمالا به چند دلیل:
یک قسمت از ماجرا مشروعیت نظام سیاسی است. یک حاکمیت وقتی میتواند ادعای مشروعیت کند که مورد پذیرش اتباع یا شهروندان قرار گیرد.
به نوعی حق فرمانروایی از مردم به دولت تفویض شده است.
ماکس وبر، جامعه شناس آلمانی استدلال کرده بود که فرمانبرداری ناشی از مشروعیت مبنای محکم تری برای اعمال سلطه است تا اطاعت مبتنی بر رسم، عادت یا مصلحت اندیشی (که احتمالا مبنای آن حرص و ترس اتباع باشد).
خب احتمالا دولت های باهوش تر، برای اعمال سلطه بر همین مبنای نظری عمل میکنند.
فایده دیگر ترجیح مشارکت مردم، کم کردن ریسک شورش و وقوع انقلاب است. اگر جایی برای انعکاسِ نظرات مردم باشد، خب چه نیازی است به نافرمانی و آشوب و انفلاب؟
البته در کل به یاد داشته باشیم که هرم دمکراسی متشکل از چنین عناصری است:
«جامعه دموکراتیک، حقوق مدنی و سیاسی، دولت شفاف و پاسخگو، انتخابات آزاد و عادلانه»
دموکراسی بدون هریک از عناصر سازنده اش، کلاه گشادی است بر سر ملل و جوامع.
یکی از انواع دیگر مشارکت مردم (جز حضور پرشور در صحنه که همگی شنیده ایم)، نوعی بودجه ریزی مشارکتی است.
بودجه ریزی مشارکتی چیست؟
نوعی از فرآیند است که در آن شهروندان، تقاضاهای خود و همچنین اولویت های خود را برای بهبود اوضاع شهری ارائه میکنند. یعنی شما به همراه هم محلی هایتان، طرحی ارائه میدهید و سپس با مسئولین شهری و کشوری خود بر سر اجرای آن به گفت و گو مینشینید.
بودجه ریزی مشارکتی در جایی هم اجرا شده است؟
بلی. مثلا در شهر پورتو آلگره. سال 1989، 75 درصد از خانوار های پورتو آلگره به سیستم آب و فاضلاب دسترسی داشتند اما در سال 1997 این عدد به بالای 95 درصد کل خانوارها رسید.
این روزها در بزریل نزدیک به 3 درصد از شهرداری های موجود، از فرآیند بودجه ریزی مشارکتی استفاده میکنند.
یک ایراد از این بودجه ریزی مشارکتی را هم بگویم و ختم ماجرا:
در این مقاله سال 2018، میتوانیم ببینیم که فرآیند بودجه ریزی مشارکتی، منابع شهری را به طور برابرتری توزیع میکند تا مدل تصمیم گیری مرکزی بوروکراتیک. یعنی اندکی از کارآیی منابع تخصیص یافته ما کاسته میشود و در عوض برخورداری از بودجه شهری برابرتر است.
در این روزهای بحرانی، بهتر است با وظایف اصلی و پایهای دولت ها و حاکمیت ها آشنا شویم.
[…] علمِ خدا و خرما (۴): کالای عمومیِ ضروری […]
[…] علمِ خدا و خرما (۴): کالای عمومیِ ضروری […]