اوایل سال میلادی بود که شهر ووهان چین به سان یک لوکیشن فیلم هالیوودی، در محاصره قرار گرفت و تبدیل به شهر ارواح شد. انگار تماشاگر فیلم علمی-تخیلی حوصله سربری بودیم که با خود تکرار میکردیم چنین چیزی که شدنی نیست. اما این بار همه چیز واقعی بود.

استان هوبی چین در قرن 14 هم نقطه شروعی بود برای مرگ سیاه. مراودات گسترده با آسیای مرکزی و غربی باعث شیوع طاعون در جهان شد. یونانی ها گمان میکردند که تاناتوس، خدای مرگ از تارتاروس بازگشته است و سایه سنگین و سیاه خود را بر آنان انداخته است.

ما همهگیری های هولناکی به خود دیدهایم. آنفولانزای اسپانیایی در سال های 1918 تا 1920 نزدیک به 5 درصد جعمیت جهان را مبتلا کرد. اما خبر انتشارش کمتر از خبر تمام شدن جنگ جهانی اول پخش شد. شاید با توجه شرایط آن سال ها کمبود مواد غذایی در مراکز خرید امری طبیعی بود و خبری از هجوم برای خرید نبود.
میزان اطلاع همگانی را هم میشود به انقلاب تکنولوژیک دهه اخیر مربوط دانست. پس از آن آنفولانزای هنگکنگی و آسیایی هم به تجربیات جهانیان اضافه شده است. آخرین مورد هم این آنفولانزای خوکی سال 2009 بود.

اما گویی این طاعون قرن 14 اثرات بسیاری روی چشم اندازهای اقتصادی و تاریخی ما داشته است که در ادامه خواهید خواند.(+)
برای مرور وضعیت آن زمان با انگلستان شروع کنیم.
طبق پیش بینی ها امسال اقتصاد بریتانیا تا 6.5 درصد کوچکتر خواهد شد. رقمی بیشتر از بحران بانکداری 2009 اما کمتر از زمان مرگ سیاه. دویچه بانک گزارشی در مورد اثرات طاعون بر اقتصاد بریتانیا در قرن 14 منتشر کرده است که نشان میدهد در سال 1349 میلادی اقتصاد انگلستان 23.5 درصد کوچکتر شده است.
برای فهم عدد 23.5 – کافی است به این نکته توجه کنید که تخمین ها از رکود احتمالی عالمگیر فعلی، حاکی از کاهش رشد جهانی به 1.5 درصد است. ببینید اگر به طور متوسط هر کشوری حتی 10 درصد رشد اقتصادی منفی را تجربه کند، چه بلای عظیمی پیش خواهد آمد.
بنابر اطلاعات بانک انگلیس، جمعیت بریتانیا از 4.8 دهم میلیون در سال 1348 میلادی به 2.6 میلیون در سال 1351 رسیده است. کاهش 40 درصدی در 3 سال. در روز های شیوع طاعون، میزان رقم ثبت شده مرگ 200 نفر در روز است که با توجه به جمعیت آن زمان، معادل 20 هزار مرگ امروزی است. ونیز 75درصد جمعیت و ایتالیا در کل نزدیک به 60 درصد جمعیت خود را از دست داد.

دیوانسالاران دولتی، اشراف و شاهزاده ها با توجه به سبک زندگی و اجازه خروج از شهر، تلفات چندانی متحمل نشدند. اما یک سوم تا نیمی از رعیت آن دوره از بین رفتتند. این مساله بازار کار را به کلی دگرگون کرد. دستمزد یک کشاورز شخمزن از 2 شلینگ به 10 شلینگ افزایش پیدا کرد.
زمین ها و لرد ها ثابت بودند، ولی خب نیروی کار کم شده بود. دستمزد پیشهوران و صنعتگران و نجارها هم بالا رفت. رفته رفته انتظارات از کارگران تعدیل شد و نظام ارباب رعیتی تضعیف شد.
کمبود کالا و غذا شروع شد و حقوق ها و بهره وری بالا رفت. خشمی علیه کلیسا وجود داشت و این با وجود تللفات زیاد کشیش ها در زمان طاعون، به کم شدن منابع انسانی کارآمد آنها انجامید و به تضعیف قدرت کلیسا منجر شد. مشخص شد که یک باکتری چه اثراتی میتواند داشته باشد؟

برای ترساندن مرض 🙂
حال برویم سراغ اثر ویروس بر جهان امروز.
اگر تجربه حضور در کلاس اقتصاد بین الملل را داشته باشید یا اخبار اقتصادی را مرور کنید، احتمالا این جمله برایتان بسیار آشنا باشد: «اگر چین عطسه کند، اقتصاد جهان بیمار میشود».
حال اقتصاد چین بیمار است. در همان روز های اول بیماری، 400 میلیارد دلار ضرر سرمایه گذاران در بازار بورس شانگهای بود. برای مشخص شدن حجم این مقدار پول در نظر بگیرید که با بشکه ای 50 دلار (که این روزها رویایی شیرین است) هر سال 50 میلیارد دلار نفت صادر کنیم. 8 سال اگر پول نفت را گوشهای بگذاریم میتوانیم حجم زیان اولیه را جفت و جور کنیم. حال اثرات مضاعف اش کابوسی تمام نشدنی خواهد بود.
تعداد افرادی که برای بیمه بیکاری در آمریکا ثبت نام کرده اند، به بالاترین میزان رسیده است.(+)
برای توصیف دقیقتر بهتر است بگوییم 5 برابر بیشترین حالت ماکسیموم قبلی است. بسته ای 2 تریلیون دلاری در قالب سیاست انبساطی مالی خرج خواهد شد. این بسته کم نظیر نزدیک به 10 درصد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده است. مهمترین بخش آن بسته پرداخت های نقدی خواهد بود که تحت عنوان وام یا کمک بلاعوض به شرکت ها و خانوار ها و بیکاران اختصاص خواهد یافت.
حال ترس ما را از دو سمت احاطه کرده است: جان و مال.
بیم بیماری هر لحظه ما را به وضعیتی نامطلوب سوق میدهد و ترس از درآمد و وضعیت مالی فشاری مضاعف بر ما است. نکته کلیدی این است که هردو نگرانی میتوانند شرایط را بدتر کنند با وضعیت پیش آمده کسب و کارها به مشکل خورده اند. این خود باعث افزایش نرخ بیکاری میشود و کاهش درآمدها.
فرض کنید رستورانداری نتواند اجاره خود را بدهد، حال موجر با مشکل پرداخت قسط ها و بدهی های احتمالی خودش باشد . چنین دومینویی در اقتصاد شروع شود، فروپاشی مالی از انچه در آینه اخبار میبینیم به ما نزدیکتر خواهد بود.
حال چنین نگرانی باعث میشود تا تدابیر لازم جهت مهار بیماری به مشکل برخورد. شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل.
قیمت نفت این روز ها منفی شده است. 25 میلیون نفت روزانه در حال ذخیره سازی است.
اتحادیه سراسری صنایع آلمان پیش بینی کرده است اگر انقباض ادامهدار در سه ماهه دوم سال در چین، ژاپن، کره جنوبی و ایتالیا کنترل نشود به طور کل وارد رکودی سخت میشویم. احتمالا آلمان هم سیاست بدون کسری خود را کنار بگذارد و مانع از سقوط همزمان عرضه و تقاضای کل شود.
این روزها باید دید سیاستگذاران اقتصادی کشور ما چه تدابیری خواهند داشت. امید است که به یک سیاست پولی صرف اتکا نشود چون ما همین الان هم با تورمی بالا درگیر هستیم.
همچنین باید گوشزد کرد هر مصرفی بدون تولید در امروز، به معنای قرض گرفتن از آینده است. به طور کل کشور ها در حال اجرای بسته های انبساطی مالی در حدود 10 الی 18 درصد حجم تولید ناخالص داخلی خود هستند. برای کشور ما احتمالا به اندازه 150 هزار میلیارد تومان میرسیم.
امید است که با همت و دوراندیشی، بتوانیم این دوران را پشت سر بگذاریم. اما هر چه که باشد جهان قبل از کرونا با بعد از کرونا یکسان نخواهد بود.
مطلب بسیار جامع و کاملی بود.
در تکمیل نظراتتان، بسیاری معتقدند طاعون و افزایش دستمزدها قدم مهمی در انقلاب صنعتی بود و کشورهایی مانند انگلستان توانستند با کم کردن قدرت نهادهای اقتصادی دولتی، پایههای بسیار محکمی در اقتصاد بخش خصوصی و حرکت به سمت تکنولوژی بردارند..
ببینیم کرونا چه تغییر مهمی رقم خواهد زد.
سعید عزیز متشکرم از تو.
آره دقیقا این بحث هست و به نظر درست هم میاد. راجع به اثرات طاعون بر اتفاقات بعدش هم در فرصت مناسب مینویسم.
به هرحال هرچی باشه انگار قرار نیست به حالت قبل کرونا برگردیم.
[…] قبل از خواندن این مطلب، اقتصاد و کرونا؛ مروری کلی را هم […]
[…] اقتصاد و کرونا؛ مروری کلی […]
بهنام سلام.
من هیچی از اقتصاد نمیفهمم. کلا دو سه تا دونه کتاب در این مورد خوندم. خیلی خوشحالم که این پستهای اقتصاد به زبان ساده رو داری. برای من خیلی خوبه.
امیر محمد عزیز.
سعی میکنم نوشته هام در حوزه اقتصاد به زبان ساده رو بهتر بکنم و بیشتر. ممنون از زمانی که گذاشتی.