نوشته‌های بهنام فلاح

من، زندگی و اقتصاد

بدهی برای آینده

1 دیدگاه

بدهی مالی

در دنیایی موازی که شیوع کرونا وجود ندارد، آقای وطن دوست، یک پیامک مسافرت نوروزی با کشتی کروز دریافت می‌کند. همزمان مانده حساب را هم چک می‌کند و متوجه کم بودن تعداد ارقام می‌شود. او که وارث چندین زمین در شهر و آبادی است، حساب و کتاب می‌کند و می‌بیند به صرفه نیست که زمینی بفروشد برای سفر کروز. البته بعید نیست که نیاز سریع اش به پول دلیل اصلی این قضیه باشد.

آنی ترین راه تامین پول، قرض کردن از جابر لاکچری است. دوست دوران دبیرستان‌. پولی قرض می‌گیرد برای سفر و بعد از بازگشت و فروش زمین ها بدهی خود را تسویه خواهد کرد.

سفر تمام می‌شود اما انگار تغییری در کاربری زمین های اقای وطن دوست اتفاق افتاده و فروش زمین ها را با مشکل مواجه کرده است. برای دیگر خرج ها هم به زمین و زمان بدهکار است. هرچه زمان می‌گذرد، جریمه و دیرکرد بازپرداخت را با مشکل بیشتری مواجه می‎‌کند. بدین ترتیب قرض دهنده نیز متضرر می‌شود چون احتمالا وثیقه وام ها همان زمین هایی بوده که الان هیچ ارزشی ندارند.

بدهی فنی (Technical Debt)

برنامه نویس، وارد کانینگهام (Ward Cunningham) استعاره «بدهی فنی» را وارد دنیای واژگان ساخت. او معتقد بود که برخی مشکلات در برنامه نویسی کامپیوتری مثل بدهی های مالی هستند. قرض گرفتن مشکلی ندارد به شرطی که بتوان آن را در آینده بازپرداخت کرد.

این ایده وقتی به ذهنش آمد که در small talk مشغول توسعه یک اپ مالی بود. زمانی که کد های شما به هم ریخته و در شرایط بهینه نیست و ما مشغول به استفاده از آن کد ها می‌شویم پس به نوعی بدهکاریم به مجموعه و اسم آن بدهی فنی است. کم شدن بازدهی در طول زمان، بهره این بدهی است.

نقطه غیر قابل بازگشت و بدهی آینده
منبع عکس

بدهی مدیریتی (Management debt)

وقتی آقای مدیرنسب تصمیمی برای کوتاه مدت می‌گیرد که هزینه کل آن بیش از منافع آن لحظه باشد، به نوعی در حال ایجاد بدهی برای سیستم است.

 فرض کنیم به یک حسابدار ارشد شرکت، حقوقی بالاتر از شرکت رقیب پیشنهاد می‌شود و چون شرکت در شرایطی نیست که با استعفا ی او موافقت شود، آقای مدیرنسب برای حسابدار ارشد همان حقوق را در نظر می‌گیرد و گوش زد می‌کند که به هیچ کس هم نگوید. اما خب در واقع حسابدار ارشد احتمالا با دوستان خود در مجموعه مالی این را مطرح کرده است و بعد هم مجبور است به نوعی دلیل عدم ترک شرکت را توضیح دهد. خب بقیه کارمندان احساس خواهند کرد که به آن ها حقوقی پایین تر از استحقاق شان پرداخت میشود و اگر یک پیشنهاد کاری داشته باشند می‌شود سر افزایش حقوق چانه بزنند. مطمئنا آقای مدیرنسب باید هزینه تصمیم های خود را در آینده بپردازد.

هر بدهی قاعدتا با خود بهره ای هم دارد. اگر قادر به پرداخت بدهی و بهره اش نباشیم، «ورشکستگی مدیریتی» فراخواهد رسید.

هر راه حلی که هزینه های بلند مدت در آن لحاظ نشده باشد، چه در زندگی شخصی، چه در طراحی اپ و چه یک کشور، مطمئنا تمام مجموعه را با مشکل مواجه کرده یا منجر به فروپاشی خواهد شد.

تمام این مثال ها را در سطح یک فرد، خانواده، شرکت محلی، شرکت چند ملیتی و یک دولت در نظر بگیرید. یک تصمیم را هم در چندین و چند ضرب کنید. یک بدهی مرکب و لازم الپرداخت.

امیدوارم که این سال با در نظر گرفتن هزینه و بهره تصمیم هایمان، بدهی کمتری برای سال های بعد به جا بگذاریم.

منابع:

Parker software

Agile alliance

Andreessen Horowitz – Management debt



  1. ع شیرمحمدی گفت:

    زیبا می نویسید
    کاش کمی بیشتر، جامع تر و فرمولیزه تر بنویسید
    ارادتمند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *