این روزها اخباری به گوش میرسد از این که دولت های مختلف برای جلوگیری از اثرات مخرب ویروس کرونا، در حال تهیه و تدارک بسته های مختلف سیاستی هستند.
تعریف رکود
به زبان ساده اگر اقتصادی دو فصل رشد منفی اقتصادی را تجربه کند، در رکود قراردارد. خب آدم عاقل که کمربند را بعد از تصادف نمیبندد، پس به نوعی این بسته های سیاستی، بستن کمربند قبل از تصادف اند. احتمالا در تصادفی نیمه سخت، آسیب میبینی و دست و پایت شاید بشکند و جراحاتی برداری اما خب قطع نخاع نمی شوی و پس از مدتی باز به کار و زندگی برمیگردی.
رکود ما یعنی چه؟
یک نکته راجع به تفاوت رکود ما و رکود آن ها این که، در شرایط رکود، سیکل تجاری منفی میشود ولی آن روند کلی اقتصاد مثبت است. نرخ سرمایه گذاری در اقتصاد ایران در حال کاهش است و سیکل های تجاری هم روی یک روند نزولی قرار گرفته است و به طور کلی روند بلند مدت اقتصاد ایران منفی است. به زبان ساده یعنی ما در حال فقیر شدن هستیم.
خب دقیقا چه شده است؟
احتمالا بقیه کشور ها از سیاست های مالی انبساطی استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال ایالات متحده قرار است دو تریلیون دلار پول، به صورت پرداخت نقدی و وام در اختیار شرکت ها و خانوارها قرار دهد.
این بار اما جهان و به تبع آن اقتصاد ایران، در شرایط شوک منفی عرضه و تقاضا قرار دارد. شوک منفی عرضه را به سبب وجود همزمان تورم و رکود، داشتیم. تورمی که شاید ناشی از افزایش هزینه بود.
این نوع تورم به دلیل افزایش قیمت عوامل تولید ایجاد میشود. افزایش قیمت هریک از عوامل تولید و به هردلیلی، موجب افزایش هزینه های تولید و در نتیجه افزایش قیمت ها میشود. با تحریم، کالاهای مورد نیاز برای واردات را با قیمت بالاتری اگر بتوانیم وارد میکنیم. تحریم خود موجب افزایش نااطمینانی مردم و بخش تولیدی میشود، سرمایه گذاری در بخش حقیقی اقتصاد را کاهش میدهد.
با ابر و باد و مه و خورشید و بقیه نرخ ارز دولتی افزایش پیدا میکند و هزینه ها بالا میرود. کشور های وارد کننده نفت در سال 1973 با چنین تورمی روبهرو بودند. خب به فرض با چنین شرایط قرار است حقوق کارگران و بخشی از اقشار جامعه افزایش یابد. اگر کاهش در سایر هزینه ها ایجاد نشود، مثلا کارفرما سود خود را کاهش ندهد، عرضه کل ما کاهش یافته و در سطح تولید پایین تر به تعادل میرسیم.
تولید کم، اشتغال کم با سطح قیمت بالاتر: رکود تورمی با منشا شوک عرضه.
از چه می ترسم؟
فقط در این اوضاع و احوال میترسم از چاپ پول توسط دولت، که وقتی نه درآمد مالیات و نه درآمد نفتی دارد، شروع به یک سیاست پولی انبساطی کند و کسری بودجه خود را جبران کند. سایر کشور ها با تورم میانگین 4درصد و بدون محدودیت های ما، با کلی مخلفات دیگر شاید دست به چنین سیاستی بزند.
به مانند سرنشینان خودرویی هستیم، که هرچقدر هم سعی کنیم داخل را خوشگل کنیم، آن بیرون منظره دهشتناکی قرار دارد. پس بهتر است مسیر را عوض کنیم. روند را.
تحلیل جالبی بود. خلاصه و مفید. فقط راه حلی که ارائه دادید بسیار کلی بود. خواهشا در مطالب بعدی شرح و بسط بیشتری بدهید.
سلام بهنام عزیز
خوشحالم که بتازگی فعالتر شدی. هر بار با دیدن مطلب جدید ازت با هیجان نوشته رو دنبال میکنم.
اگه فرصتی بود، ممنون میشم اگر بیشتر توضیح بدی منظورت رو. خصوصا حلقههای منفی پیاپی که گفتی تو اقتصاد ایران، خوب متوجه نشدم.
ممنون، سلامت باشی
سلام و درود بر تو محمدرضای عزیز
ممنون که دنبال میکنی مطالبم را.
حتما سعی میکنم بیشتر توضیح بدم. ممنونم.
مراقب خودت در این روز ها باش.