نوشته‌های بهنام فلاح

من، زندگی و اقتصاد

دوره تک گزینه‌ای

11 دیدگاه‌ها

اقتصاد بیش از هر دانش دیگری که انسان می‌شناسد، گرفتار پندار های باطل است.

این تصادفی نیست. سختی هایی که در ذات این رشته قرار دارند، در هرحال به اندازه کافی بزرگ هستند، اما عاملی این سختی ها را در اقتصاد هزار برابر می‌کند که مثلا در فیزیک، ریاضی یا پزشکی اهمیت چندانی ندارد.

این عامل چیزی نیست جز توجه خاص به منافع خودخواهانه.

اقتصاد در یک درس، هنری هازلیت

چند روز پیش بود که به سبب توالی کارها، مدت زمان زیادی را باید رانندگی می‌کردم.

CastBox تنظیماتش به هم خورده بود و نتوانستم پادکستی انتخاب کنم.

آهنگ ها هم تکراری بود. بیش از حد تکراری. گفتم خب چه می‌شود؟ رادیو اقتصاد را داریم.

بگذار ببینیم چه خبری هست یا نیست.

چندان اهل رادیو گوش کردن نیستم. پادکست‌ها را دوست دارم چون حداقل انتخاب این که چه کسی راجع به چه چیزی با تو صحبت کند، در اختیار خودم است.

خب یک نفر روی خط آمد. از سازمانی که کارش هم حمایت از مصرف‌کننده است و هم تولیدکننده.

جلل الخالق.

این که چطور می‌شود چنین ماموریتی را در قالب یک سازمان تعریف کرد، حقیقتا باعث پاره شدن خشتک متفکرین اقتصادی و مدیریتی شده است.

کل حرف این بود که ما در حال شناسایی متخلفین هستیم و باید این چنین باشد و آن چنان.

بعد فرد دیگری آمد و راجع به قیمت مصوب تخم مرغ صحبت کرد. کس دیگری از قیمت مصوب تایر سخن گفت و این که باز به دنبال شناسایی متخلفین هستیم.

در ذهنم سوالی بسیار بدیهی و سطح پایه‌ای مطرح می‌شد که چطور اکثر سیاست های ما متخلف پرور از آب در می‌آید؟

بعد یاد حرف دوستان می‌افتم که الان مجبوریم برای قیمت تخم مرغ و تایر و بقیه کالا ها سقف و کف بگذاریم و زیرنویس تلویزیون پر باشد از پیام هایی که دم صاحب خانه ما گرم که پولی هم در جیب ما می‌گذارد.

در ذهنم جوابی برای این سوالات شاید پیدا نشود. شاید هم هست اما چه فایده ای می‌تواند داشته باشد؟

صرفا این جمله از محمدرضا شعبانعلی در خاطرم زنده می‌شود و سعی می‌کنم به چیزهای دیگری فکر کنم:

می‌توانید نوشته های زیر را هم بخوانید:



  1. ..::هوالرفیق::..
    سلام بهنام عزیز،
    اسم «محمدرضا» نیاز به ویرایش دارد.
    از اقتصاد می‌گویی و خودخواهی‌های اجتناب ناپذیرش که در دیگر رشته‌ها کمتر دیده می‌شود. راستش دارم به این جمله بیشتر فکر می‌کنم؛ بنظرم جنس خودخواهی‌ها در رشته‌های دیگر متفاوت باشد. مثلا در پزشکی، آن کسی که 10 قرص می‌خورد -حالا به هر قصد و نیتی- این بشر خودخواه‌ترین انسان روی زمین است. فقط خودش را می‌بیند و افرادی که به او علاقه دارند، برایش نگران‌اند و چشم به راه رسیدنش بعد از هر رفتنی هستند را نمی‌بیند.
    ممنونم؛ سعی می‌کنم به این جمله بیشتر فکر کنم.

    راستی بهنام، مدت‌هاست به اقتصاد و سواد اقتصادی و مالی علاقه‌مند شده‌ام. به نظرت از کجا می‌توانم شروع کنم؟ به صورت تخصصی نمی‌خواهم وارد این حوزه شوم؛ یک چیز کلی که حداقل با اقتصاددان‌ها بتوانم یک زبان مشترک پیدا کنم 😉

    1. بهنام فلاح مدیر گفت:

      امیرعلی عزیز
      ممنون از تذکر ویرایشی تو.
      اصلاح شد.
      خب راجع به معرفی منابع برای پیدا کردن زبان مشترک به نظرم این دو کتاب کافی هستند:
      اقتصاد به زبان ساده – لس لیوینگستون – انتشارات دنیای اقتصاد
      اقتصاد برای همه – جلد اول : تشریح مفاهیم اقتصاد کلان به زبان ساده – علی سرزعیم- انتشارات ترمه
      دوره ی اقتصادی برای همه – جلد دوم – بینش اقتصادی برای همه: تشریح مفاهیم اقتصاد خرد به زبان ساده- انتشارات ترمه
      به ترتیب اولویت برات نوشتم.
      به نظرم برای هر شهروند تحصیل کرده اطلاعات در حد این کتاب ها واجب و ضروری است.

  2. بهنام جان به نظرم ارسال این پست تو گروه باعث شد نظر من جلب بشه ?
    در کنار صحبت های تو، یاد این جمله از امیر تقوی افتادم که در ایران علاوه بر دانش پول درآوردن، باید بلد باشی ارزش دارایی هایت هم کم نشود (اصل جمله دقیقا توی ذهنم نیست اما مفهوم همین بود)، فارغ از اینکه ادارات دولتی فقط در تضعیف اقتصاد قدم برمیدارند، بخشی از حرص وطمع صرفا برای نگهداشتن ارزش دارایی ها هست.

    1. بهنام فلاح مدیر گفت:

      حبیب جان میفهمم حرفت رو.
      میدونی من کلا نگاه بدی به کلماتی مثل حرص و طمع ندارم. یعنی حس میکنم جزو پیشران های اصلی ما بوده اند.
      اما خب چه میشود کرد که انسان عقلانی رو دیدیم اما سیاستگذاری اقتصادی عقلانی نه.

  3. نوید گفت:

    سلام
    خسته نباشید
    آقا دربارۀ یه موضوعی میخواستم نظر شما رو بپرسم. یکی به اسم آرمین جنت خواه توی اینستاگرام به صورت آزاد و رایگان تحلیل های مختلف سیاسی و اقتصادی انجام میده. و حدود یک ماه پیش گفته بود که طلای جهانی میره بالا (و رفت). و با اشاره به یه سری منابع آمریکایی میگه که قراره تا اونسی 3000 دلار هم بره.
    نظر شما چیه؟

    1. بهنام فلاح مدیر گفت:

      سلام نوید عزیز
      جواب کوتاه‌تر:
      نمیدونم. یعنی تو کار پیگیری قیمت انس جهانی طلا نیستم.
      جواب کوتاه:
      اولا میدونی که من کلا با کلمه «رایگان» مشکل دارم. چه پیامرسان باشه چه تحلیل.
      دومی هم اینکه مهم نیست من میگم قیمت اونس چی میشه.
      ببین کل پورتفو یا میزان زیادی اش رو بردم سمت طلا یا نه. اون موقع صرفا میشه گفت سیگنال قوی تری از اون فرد گرفتیم. همین.
      کتاب پوست در بازی رو بخونی متوجه میشی که پشت این حرفم چیه.
      در ضمن برای اینکه ببینی تحلیل ها در مورد طلا، چطور میتونن ارزش و اعتبار داشته باشن به کتاب «فروپاشی بزرگ طلا» دنت که انتشارات دنیای اقتصاد هم چاپش کرده سر بزن.
      میتونی ببینی که چقدر درست و غلط گفته شده از افرادی به مراتب سطح بالاتر.

      1. نوید گفت:

        خودمم معمولا به کسی که میتونه درآمد زیادی داشته باشه اما به جاش میاد وقت میزاره و به من یاد میده که سود زیادی کسب کنم یکم مشکوک میشم. کم پیدا میشه کسی که واقعا به فکر دیگران باشه.
        در مورد این پوست در بازی هم تقریبا منظورتون رو فهمیدم.
        کتاب طلا هم رفت توی لیستم. نمیدونم کی بخونمش ولی حتما میخونم.
        راستی اون کتابهایی هم که برای همه معرفی کردین توی کامنت بالا، رفتن توی لیستم.
        منم حس میکنم همه مون باید یه آشنایی کلی با اقتصاد داشته باشیم. ممنون که کتاب های مفید رو معرفی کردین. و مرسی بابت راهنمایی ها.
        پ. ن: والا اگه به نسیم طالب اقتدا کنیم که کلا هیچ چی قابل پیشبینی نیست. 🙂

        1. بهنام فلاح مدیر گفت:

          کارت درسته نوید
          ببین شاید اصلا اون چیزی که ارزش پیش‌بینی داشته باشه، قابل پیش‌بینی نیست.

      2. نوید گفت:

        سلام دوباره
        امیدوارم حالتون خوب باشه و فعالیت کم وبلاگ به خاطر مشکلات نباشه، بلکه از پُرکاری باشه. 🙂
        نمیدونم از کامنتهای قبلی چند وقت گذشته ولی همین دیشب فروپاشی بزرگ طلا رو تموم کردم. خیلی ممنونم بابت راهنمایی و معرفی که کردین.
        آقای دنت با اون همه توانایی و دانش، آینده طلا رو خیلی دور از چیزی که اتفاق افتاده پیشبینی کرده بود. الان در ابتدای 2021 هستیم اگه قرار بود سقوط رخ بده داده بود.
        راستش من به یادگیری پیشبینی کردن (اونم توی بحث اقتصادی) علاقه دارم. اصلا دلیل اصلی که میخواستم و میخوام بیشتر با اقتصاد آشنا بشم مهارت پیشبینیه.
        این که یه آدمی که اقتصاد رو به خوبی میفهمه و حرفش خریدار داره اشتباه کنه اونقدر ترسناک نیست.
        توی یکی از فصل های کتاب «تفکر سریع و آهسته» به این اشاره کرده بود که، توی بورس همیشه یکی هست که داره میخره و یکی داره میفروشه. خب به هرحال یا بازار رشد میکنه یا افت میکنه. چجوریه که یکی فکر میکنه الان وقت خریده و یکی دیگه فکر میکنه وقت فروشه. همه هم ممکنه واقعا متخصص باشن. پس چرا ما فکر میکنیم که ما از بازار و یا خیلی آدمهای دیگه بهتر متوجه فرصتها یا ریسکها میشیم؟
        یا یه جای دیگه از این گفت که تری اودین یه تحقیقی کرده بود و دیده بود به طور میانگین بیشتر معامله کننده ها اشتباه کرده بودن و چیزهای سودده رو فروخته بودن. و یا کسانی که کمتر معامله کرده بودن به سود بیشتر دست پیدا کرده بودن.
        به طور کلی مباحث اقتصادی که توی فصل 20 مطرح کرده بود خیلی جالب بود. و خیلی ترسناک. انگار واقعا پیشبینی ممکن نیست. یا اگه هست بیشتر شبیه قماره.
        راستی اون کتابهای دکتر سرزعیم هم به زودی میخونم. ممنونم بابت معرفی این کتابها. اگه بتونم به افراد دیگه ای هم معرفی میکنم.
        یه سوالی هم داشتم. توی دانشگاهها کتابهای اقتصادی چپ (مارکسیستی) رو هم معرفی میکنن و مباحثشون رو مطرح میکنن؟ یا فقط اقتصاد سرمایه داری رو آموزش میدن؟
        حتی اگه باورهای چپ اشتباهه، آشنایی با اقتصاد سوسیالیستی و غیره باعث نمیشه که اقتصاددانهای آینده دانش بیشتر و حتی فهم بهتری از سرمایه داری داشته باشن؟
        شاد و سلامت باشی آقا بهنام.

        1. بهنام فلاح مدیر گفت:

          نوید عزیز سلام،
          امیدوارم حالت خوب باشه. من خوبم و قبول دارم که کم‌کار شدم، مطلب منسجمی انگار نتونستم پرورش بدم که قابل نشر باشه. وقت کافی هم نمیذاشتم.
          از کامنت قبلی دقیقا 5ماه و 28 روز میگذره. زمان زیادی سپری شده به نظرم:)
          راستش راجع به پیشبینی باید یکم ناامیدت کنم. به این لینک ارجاعت میدم(+). فکر کنم حامد قدوسی رو اسمش رو شنیده باشی. نیازی به پسوند دکتر و این حرف ها هم نداره. به نظرم همه جانبه پیگیریش کن.
          تو کانالش سرچ کن راجع به پیشبینی علاوه بر لینک بالا مطالب خوبی داره.
          مطالعاتت وسیع و جالبن. نمیدونم پسوند ایمیلت ربطی به سن تو داره ولی اگر داره خیلی خوب و عالیه.
          خب ببین در اقتصاد دوره کارشناسی ما فوقش دو تا درس داریم که بقیه مکاتب و نظام های اقتصادی پرداخته میشه اونم درس تاریخ عقاید اقتصادی هست و نظام های اقتصادی. در بقیه درس ها دانشجویان با روایت های «جریان اصلی» اقتصاد که ترکیبی از نئوکلاسیک وکمی کینزی در مدل های کلان هست میشنوند. حالا اینکه گریزی زده به بقیه یا نه بستگی به استاد داره.
          ببین به طور کل اگر کسی میخواد که صاحب نظر در علم اقتصاد باشه و بتونه روند هارو خوب تحلیل کنه باید و باید علاوه بر تاریخچه علم اقتصاد و تاریخ اقتصادی حتی گریزی به گذشته علم های مرتبط هم بزننه اما اینکه چقدر وقت صرفش بشه خودش سواله.
          سوال دیگه ای داشتی ایمیل بده حتما. خوشحال شدم.

  4. نوید گفت:

    باز هم سلام 🙂
    منم خوبم.
    فکر کنم به خودتون سخت میگیرید. تا الان چیز بد ننوشتید و احتمالا در آینده هم نمی‌نویسید (آخ. نباید پیشبینی میکردم. خوبه نسیم طالب یا دنیل کانمن فارسی بلد نیستن. 🙂 ).
    واقعا زود میگذره. ولی انگار باید یه مسیری طی میشد تا مجاب بشم هرچه زودتر مطالعه این کتابهای اقتصادی رو شروع کنم.
    پاراگراف آخر نوشته شون خیلی تمیز جمع بندی کرد و فکر کنم متوجه منظورشون شدم. یعنی در بهترین حالت میتونیم حدس بزنیم اگر ایکس رخ داد، ایگرگ رخ میده. دیگه این که ایکس رخ بده یا زِد، دست ما نیست.
    اتفاقا توی کانال تلگرامشون عضوم (فکر کنم از طریق همون آقای جنت خواه که گفتم رسیدم). اما یکی دوتا نوشته بیشتر نخوندم. حتما توی تلگرام یا توی وب هرجا که باشه پیگیری شون میکنم. ممنون بابت لینک و معرفی.
    مخلصم. ارتباط ظریفی وجود داره. من متولد 2003 ام به خاطر قشنگی و رند بودن به جاش گذاشتم 2002. 🙂
    پس یعنی در حد معرفی کلی باقی مونده و تمرکز اصلی روی آموزش و گسترش آموزه های کینزی و نئوکلاسیکه. و دانشگاههای ما (و احتمالا بیشتر دنیا) علاقه ای به آشنا کردن دانشجوها (اقتصاددانهای آینده) با آموزه های مارکسیستی ندارن. خوبی مطالعه آزاد اینه که توی انتخاب دست آدم بازه و با هر مکتبی میتونه آشنا بشه.
    فکر کنم لطف بزرگی که به من و خواننده های اینجا میتونید بکنید، معرفی کتابهاییه که فکر میکنید خوندنشون لازم و ضروریه (مثل کتابهای دکتر سرزعیم که گفتید). یا کتابهایی که کمتر معرفی شدن. مثل همین فروپاشی بزرگ طلا.
    گره خوردگی موضوعات دیگه با اقتصاد رو وقتی میشه درک کرد که کتابهای فیزیکی یا الکترونیکی باید دسته بندی بشن. در خیلی از مواقع نمیشه کتابهای اقتصادی رو از سیاسی و تاریخی جدا کرد. 🙂
    چشم. اگه سوال مهمی بود که ارزش گرفتن وقتتون رو داشته باشه حتما مزاحم میشم. منم خوشحالم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *